تعلل در توسعه “پارس جنوبی” در برابر توسعه همه‌جانبه “گنبدشمالی”

درحالی که در سمت قطر، حدود 29 میلیارد دلار پروژه برای توسعه گنبدشمالی تعریف شده، در سمت ایران بیش از دو سال است که طرحی موسوم به فشارافزایی در مرحله مطالعات است و توسعه فاز 11 پارس جنوبی نیز با کندی پیش می‌رود.

به گزارش رصد انرژی ، میدان گازی پارس جنوبی بزرگترین منبع گازی جهان است که روی خط مرزی مشترک ایران و قطر در خلیج فارس قرار دارد و اصلی‌ترین منبع انرژی ایران و قطر محسوب می‌شود.

این میدان دارای حدود ۱۸۰۰ تریلیون فوت‌مکعب (۵۱ تریلیون متر‌مکعب) گاز طبیعی درجا و ۵۰ میلیارد بشکه ( ۷٫۹ میلیارد متر‌مکعب) میعانات گازی است. این میدان گازی، مساحتی حدود ۹۷۰۰ کیلومتر مربع ( ۳۷۰۰ مایل‌مربع) را پوشش می‌دهد که از این مساحت، ۳۷۰۰ کیلومتر‌مربع ( ۱۴۰۰ مایل‌مربع) آن واقع در آب‌های ایران است و ۶۰۰۰ کیلومتر‌مربع ( ۲۳۰۰ مایل‌مربع) واقع در آب‌های قطر است.

برآوردهای وزارت نفت ایران حاکی از این است که ذخیره گاز در بخش ایرانی این میدان مشترک ۱۴ تریلیون متر مکعب به همراه ۱۸ میلیارد بشکه میعانات گازی است که حدود ۷٫۵ درصد از کل گاز دنیا و نزدیک به نیمی از ذخایر گاز کشور را شامل می‌شود.

بخش قطری میدان مشترک پارس جنوبی با نام “گنبد شمالی” شناخته می شود. قطر نیاز‌های داخلی و صادراتی گاز خود را از “گنبد شمالی” تأمین می کند. طبق برآوردهای صورت گرفته میزان ذخایر گازی بخش قطری این میدان مشترک،  ۳۶ تریلیون مترمکعب است که IEA میزان قابل استحصال گاز در بخش قطری را حدود ۲۶ تریلیون مترمکعب تخمین زده است.

مخزن گازی پارس جنوبی بین دو کشور مشترک است و قسمت عمیق تر آن در بخش قطری قرار دارد و ساختار این مخزن نشان می دهد که شیب آن به سمت قطر است و هر چه قطر برداشت بیشتری داشته باشد، سیر حرکت منابع گازی و میعانات به سمت قطر بیشتر می شود.

قطر توسعه “گنبد شمالی” را از سال ۱۹۹۱ آغاز کرده اما ایران توسعه “پارس جنوبی” را از سال ۲۰۰۱ آغاز کرده است که در شروع به کار ۱۰ سال از قطر عقب مانده ایم. در فاصله سال های ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۱ ، قطر حدود ۲۱۰ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرد که به ارزش آن زمان، حدود ۶۰ میلیارد دلار برای قطر درآمد به دنبال داشته است.

ایران در سال ۱۳۹۷ با رسیدن به تولید روزانه ۶۱۰ میلیون مترمکعبی، از تولید روزانه ۶۰۰ میلیون مترمکعبی قطر پیشی گرفت. در طی ۵ سال اخیر نیز ۱۰۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه ایران و حدود ۵۰ میلیون مترمکعب به ظرفیت تولید روزانه قطر افزوده شده است و اکنون ایران با ظرفیت تولید روزانه ۷۱۰ میلیون مترمکعب نسبت به ظرفیت تولید ۶۵۰ میلیون مترمکعبی قطر، نسبت به رقیب خود، در برداشت روزانه (از نظر ظرفیت برداشت) جلو افتاده است.

اما بدون شک در برداشت تجمعی گاز، قطر از ایران جلوتر است و با توجه به ۱۰ سال توسعه زودتر، بسیار بیش از ایران از مخزن مشترک گازی برداشت کرده است. از سوی دیگر، درحالی که در سمت ایران هیچ برنامه توسعه‌ای برای آینده پارس جنوبی نهایی نشده و توسعه تنها فاز توسعه نیافته آن هم (فاز ۱۱) با کُندی در حال پیشروی است، در سمت قطر سرمایه‌گذاری حدود ۲۹ میلیارد دلاری برای توسعه گنبدشمالی و تبدیل گاز تولیدی به LNG نهایی و اجرایی شده و بدون شک در طی سالهای آتی یک جلوافتادگی قابل توجه در برداشت روزانه گاز قطر از این مخزن مشترک خواهیم داشت.

افت فشار طبیعی گاز در پارس جنوبی مشهود است و در سال‌های پیش‌رو، برآورد شده که سالانه اندازه تولید یک فاز، از تولیدات پارس جنوبی در سمت ایران به خاطر افت فشار، کاسته خواهد شد. پس اگر امروز به فکر طرح‌های توسعه ای در میدان مشترک پارس جنوبی یا به‌عبارتی فاز دوم توسعه این میدان با اجرای طرح‌های فشارافزایی نباشیم، منبع ۷۰درصد تأمین گاز کشور را با چالش جدی افت تولید مواجه خواهیم کرد.

انتهای پیام/